جارو کردن کف کارخانه مقدمه یک دلالی بزرگ است، اما این بار اجازه نخواهید یافت که با “هایپر” و “مبل” سوهان روح کارگران و بازنشستگان ارج شوید.
به گزارش پایان نیوز، علیرضا محجوب در یادداشتی بر نقش مولفه های تاثیرگذار در تعطیلی کارخانه ارج اشاره کرده و در این مطلب آورده است:
چند روزی است که خبر تعطیلی کارخانه ارج و اخبار حواشی آن موضوع داغ رسانه های مکتوب و مجازی بوده است.برخی رسانه ها با محوریت یکی دو خبرگزاری سعی کرده و می نمایند این تعطیلی را به سیاستهای دولت فعلی ربط داده و با کشاندن موضوع به “پسا برجام” امید مردم را نسبت به اقدامات گذشته و حال و آینده دولت مستقر کمرنگ و سلب نمایند. از سویی دیگر علی القاعده رسانه های حامی دولت نیز کنکاش خواهند نمود تا روزنه های ارتباط این تعطیلی با تصمیمات و اقدامات دولت قبل را بیابند و اساس آن را به پیشینیان نسبت دهند. به هر دو گروه خسته نباشید عرض می کنم که قطعاً برای رضای خدا قلم زده اند!
۱- “ارج” از وقتی در جاده بن بست تعطیلی قرار گرفت که سازمان صنایع ملی ایران در اواسط دهه هفتاد و در اجرای سیاستهای “خصوصی سازی” این شرکت را به بانک ملی واگذار کرد. همین روال در مورد دیگر کارخانه مشابه یعنی “آزمایش” نیز انجام شد که باعث گردید کمر این شرکت نیز بشکند. متاسفانه باید گفت مابقی شرکتهایی که در همین مسیر واقع شدند نیز تعطیل شده یا میشوند.
۲- شرکت تولیدی مانند “ارج” که به برکت واردات بی رویه ناگزیر بوده است با مشهورترین برندهای خارجی در ایران رقابت کند (که همه شما این برندها را می شناسید) کافی بود تا گرفتار درد بی درمان “بهره بانکی” هم بشود که این اتفاق نیز افتاد. آیا این سرطان یک شبه گریبان ارج را گرفت؟!
۳- آنهایی که با حرارت از اجرای سیاست خانمان برانداز “خصوصی سازی”در ایران دفاع می کردند و سینه چاک می نمودند؛امروز کجایند تا پاسخ خانواده های نجیب و شریف کارگران را بدهند؟ در دهه اخیر صدها کارخانه به این وضع دچار شده اند و متأسفانه با “این فرمان ” کماکان این روال ادامه خواهد یافت و گویا فقط کارگران مرغ عزا و عروسی آقایانند!
۴- صاحبان تریبون که امروز رگ گردن کلفت می کنند و در رسانه هایشان فریاد “وااسفا” سر داده اند؛ مرد باشند و بگویند که یخچال و کولر و…دفتر و اتاقهای منزلشان از کدام برند است؟
۵- مسئولان فعلی اداره کننده ارج و رؤسایشان نیز بدانند که هر کس فقط دو روز در یک کارخانه کار کرده باشد؛ متوجه می شود که این شیوه عملکردی در جمع آوری خطوط تولید و فروش قطعات و “جارو کردن کف کارخانه” مقدمه یک “دلالی بزرگ”است. یقین بدانید اینبار دیگر ابتکارعمل را از دستان شما خارج خواهیم کرد واجازه نخواهید یافت که با “هایپر” و “مبل” سوهان روح کارگران و بازنشستگان ارج شوید./
پایان پیام