مدیر مرکز رویش در نامه ای خطاب به دکتر انوشیروان محسنی بندپی رئیس سازمان بهزیستی کشور در خصوص بی عدالتی های صورت گرفت در این سازمان نامه نوشت و خواستارتسریع در رسیدگی به امورمعلولین ذهنی و اجرای تاکیدات و منویات مقام معظم رهبری درخصوص حمایت از کارآفرینی گردید. متن نامه بدین شرح است:

بسمه تعالی

ریاست محترم سازمان بهزیستی کشور

جناب آقای دکتر انوشیروان محسنی بندپی

با سلام واحترام

بدین وسیله به استحضارمی رساند مرکز آموزشی وتوان بخشی معلولین ذهنی زیر۱۵سال رویش در شهرجدیدهشتگرد، استان البرز اولین وتنها مرکز در شهرستان ساوجبلاغ  می باشد. که با حمایت همه جانبه مسئولین کشوری و استانی و شهرستان در شهریور سال ۱۳۹۳ توسط اینجانب علی حکیمی منش فرزند شهید والا مقام دفاع مقدس با رویکرد حمایت از قشر مستضعف و نیاز مند محروم منطقه تاسیس گردید.

ما با هدف پیروی از منویات مقام معظم رهبری در خصوص حمایت از اشتغال زایی ، کار آفرینی و خدمت صادقانه به محرومین به لطف خدا و تلاش بی وقفه اینجانب و تیم اجرایی از ابتدای آغاز به کار در سال اول رتبه درجه یک را کسب نمودیم و در سال ۹۴ در کشور به عنوان کار آفرین نمونه انتخاب شدم که در این راستا صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برنامه مستند ۴۰ دقیقه ای قاصدک با هدف معرفی موفقیت این مرکز تهیه و  در مورخ ۲۸/۱/۹۵ از شبکه یک سیما پخش نمود.

با وجود مشکلات عدیده مالی پیش روی این مرکز طی دو سال گذشته  از۹ توان خواه سهم خانواده به علت عدم امکان مالی هزینه ای دریافت نشده است و با همه این مشکلات چون هدف ما از تاسیس این مرکز کسب درآمد و سود نبوده است تا کنون همه ی این مشکلات را به جان خریده ایم .به لطف پروردگار و دعای شهدا و خانواده معلولین و حمایت بعضی مسئولین دلسوز در دو سال گذشته همه ی فعالیت ها با بهترین کیفیت ادامه داشته و روز به روز توان خواهان تحت پوشش از لحاظ آموزشی و توان بخشی پیشرفت های زیادی داشته اند و طبق نظر سنجی های مستمر بهزیستی رضایت کامل اولیا فراهم شده است.

جناب آقای دکتر محسنی با شناختی که بنده طی بیش از ده  سال گذشته از جنابعالی دارم، شما را انسانی عادل و شجاع می شناسم.لذا به خود اجازه دادم حضور شما این رنج نامه را تقدیم نمایم تا درددلی باشد از برادر کوچکتر شما در راستای اصلاح امور بهزیستی در شهرستان های کشور.

ما بعنوان مراکز تحت پوشش بهزیستی به ریاست حضرتعالی وظیفه داریم به نحو احسن آیین نامه های مربوطه را بند به بند برای ارتقای سطح کیفی خدمات خود درمراکزمان اجرا نماییم و تنها یک خواهش داریم که در تامین منابع مالی حمایتمان کنید و دستمان را بگیرید تا خداوند دستگیر همه ما باشد.

یارانه سهمی است که ما مراکز می توانیم با قدرت برای ادامه حیات چشم به آن داشته باشیم، افسوس ازآن زمان که این کمک هزینه، ابزار فشار و اهرم تهدید توسط مدیران استان و شهرستان شود و بخواهند با آن راه گلویت را ببندند و نگذارند ادامه حیات دهی.

سه ماه می گذرد. ماهی ۱۵ میلیون تومان هرینه ی ریز و درشتی داری که نمی توانی از پرداخت آن شانه خالی کنی، بیمه را ندهی جریمه می شوی ، راننده می گوید بیمه ماشینم تمام شده، اگر ندهی نمی توانم بچه هایت را بیاورم، اجاره ات عقب بیفتد حکم تخلیه ات را یک هفته ای می گیرند ، آن پرسنل قسطش عقب افتاده است آن دیگری بچه اش بیماراست،همه و همه چشم به دست تو دوخته اند، باید ذره ذره پول خرج کنی و ماه به ماه چشم

به واریز یارانه داری ،و قتی سه ماه شد می بینی چهل میلیون بدهکاری و همچنان باید ادامه راه دهی،اما می بینی افرادیکه وظیفه دارند درکنار تو و یار و مددکار تو باشند  با بی تفاوتی می خواهند مانع تو شوند.اکنون چه باید کرد؟

جناب دکتر، وقتی می فهمی همه مراکز کشور یارانه خود را گرفته اند با همه ی پیگیری ها در شهرستان و استان هیچ کس پاسخی برای تو ندارد. و فقط تو به خاطر اعتراض از دریافت یارانه در وقت مقرر محروم شده ای ،تصمیم می گیری برای نجات خود نامه ای را به معاون توانبخشی کشور ارسال کنی تا شاید فرجی شود.پس از پیگیری از دفتر جناب دکتر نحوی نژاد و تماس با استان البرز با کمال تعجب می بینی به جای حل مشکل بعداز گذشته دو هفته نه تنها یارانه ای پرداخت نشده، بلکه تهدید هایی برای لغو پروانه فعالیت ارسال شده است. هر چند این تهدیدات امر تازه ای نیست و در یک سال گذشته هر جایی که از سوی ما جهت احقاق حقوق قانونیمان تلاشی نمودیم با این تهدید ها رو برو شدیم و دم بر نیاوردیم اما برحسب وظیفه چندین بار بصورت شفاهی و کتبی به بازرسان بهزیستی کشور و استان و مسئولین انجمن مراکز غیردولتی موارد را گزارش دادیم که متاسفانه تا کنون هیچ اقدامی جز افزایش فشار و توهین از سوی روسای بهزیستی استان و شهرستان علیه ما نداشت.

آقای دکتر عزیز، بنده فیزیوتراپیست هستم و به راحتی می توانم با همین سرمایه ای که درمرکز گذاشته ام  فیزوتراپی تاسیس نمایم و درآمد خوبی کسب کنم، منتی بر هیج کس ندارم بر حسب وظیفه یک فرزند شهید برای ادامه راه پدر بزرگوارم راهی را انتخاب نموده ام و وظیفه دارم برای احیای خون شهدا در این کشور تلاش کنم تا در حد وسع کم خویش به محرومین جامعه خدمتی هرچند ناچیز کرده باشم.

اما جناب آقای دکتر،به جرات می گویم حرف من درد دل اکثر مراکز تحت پوشش بهزیستی در سراسرکشور است که متاسفانه هیچ نظارت جدی بر عملکرد کوتاه مدت مسئولین بهزیستی در استانها و شهرستانها نیست، البته قطعا شما و تیم همراه تان در دراز مدت با مسئولین خاطی برخورد کرده اید، اما برای مراکز گاه زمان بسیار اندک است و در اثر اینگونه فشار ها تاب نمی آورند و چاره ای جز تعطیلی مرکز ندارند و چه افسوس که بهزیستی از این بازوان اجرایی خود محروم شود و مدد جویان و توانخواهان محرومی که همین کمترین خدمت را در دورترین نقطه این کشور به لطف شما دارند از دست بدهند.

اکنون چشمان ما به شجاعت و عدالت شما دوخته شده است تا خدایی نکرده بنده و مرکز رویش قربانی دیگری از این بی عدالتی ها در شهرستان  نباشیم.

لذا خواهشمند است هرچه سریع تر چاره ای بیاندیشید با برقراری راه ارتباط مستقیم بین نمایندگان مراکز و حضرتعالی اینگونه مشکلات را به سرعت ارزیابی نموده و معضلات ایجاد شده ناشی از برخورد های سلیقه ای و باند بازی های منطقه ای در استان ها و شهرستانها با حمایت شما مرتفع گردد تا مراکز بتوانند با تمرکز بیشتر بر ارایه خدمت به مدد جویان انجام وظیفه نمایند.

با تشکر –علی حکیمی منش 

مدیریت مرکز رویش