آزمایشهای بالینی نشان میدهد افرادی که «نمرات ژنتیکی» متفاوتی دارند، با مصرف داروهای خاص وزن بیشتری کم میکنند.
به گزارش پایان تیتر به نقل از ساینس نیوز، برخی از محققان میگویند چنین آزمایشهای ژنتیکی ممکن است روزی به پزشکان و بیماران در انتخاب درمانهای شخصیسازیشده برای کاهش وزن کمک کند. اما پاول فرانکس، اپیدمیولوژیست ژنتیک در دانشگاه کوئین مری لندن که در هیچ یک از این دو مطالعه شرکت نداشته است، میگوید: «نمرات ژنتیکی پیشبینیکنندههای کاملی برای پاسخ به دارو نیستند. آنها تمایلی را نشان میدهند.»
برای مطالعه متابولیسم سلولی، محققان کلینیک مایو میزان کالری مورد نیاز برای حدود ۷۰۰ بزرگسال چاق را اندازهگیری کردند تا با خوردن یک وعده غذایی کامل شامل لازانیا، پودینگ و شیر، احساس سیری کنند. میزان کالری دریافتی بسیار متفاوت بود و از حدود ۱۴۰ تا ۲۲۰۰ کالری متغیر بود و مردان عموماً به کالری بیشتری نسبت به زنان نیاز داشتند. این تیم از یادگیری ماشینی برای جمعآوری نمره ژنتیکی بر اساس انواع ۱۰ ژن مرتبط با چاقی استفاده کرد. این نمره به گونهای طراحی شده است که منعکسکننده کالری مورد نیاز افراد برای احساس سیری باشد.
سپس، تیم مایو و همکارانش از شرکت Phenomix Sciences Inc، مستقر در منلو پارک، کالیفرنیا، دو آزمایش بالینی انجام دادند.
در یک آزمایش ۱۶ هفتهای، افراد چاق یا دارونما یا لیراگلوتاید – یک داروی GLP-1 با نام تجاری Saxenda – دریافت کردند. GLP-1ها دستهای از داروهای دیابت هستند که در کاهش وزن نویدبخش بودهاند. افرادی که امتیاز ژنتیکی پایینتری داشتند، با لیراگلوتاید وزن بیشتری نسبت به افرادی که امتیاز ژنتیکی بالاتری داشتند، از دست دادند.
برعکس، در یک مطالعه یک ساله که دارونما را با فنترمین-توپیرامات – ترکیبی از یک محرک و یک داروی ضد صرع که با نام تجاری Qsymia فروخته میشود – مقایسه میکرد، افرادی که امتیاز ژنتیکی بالایی داشتند، بیشترین وزن را با آن دارو از دست دادند.
آندرس آکوستا، متخصص چاقی در مایو، میگوید: محققان از قبل دادههایی داشتند که نشان میدهد بین سیری و پاسخ فنترمین-توپیرامات ارتباط وجود دارد. اما، او میگوید، آنها انتظار نداشتند بیمارانی که برای احساس سیری به کالری نسبتاً کمی نیاز دارند، به داروی GLP-1 مانند لیراگلوتاید بهترین پاسخ را بدهند.
پاسخ به کاهش وزن
در آزمایشهای بالینی، افراد بسته به امتیازشان از آزمایش ژنتیک، واکنشهای متفاوتی به داروهای کاهش وزن نشان دادند. امتیاز ژنتیکی، معیاری برای تعیین میزان کالری مورد نیاز برای احساس سیری در فرد است. در گروه دارونما، هیچ تفاوتی در کاهش وزن بین افرادی که امتیاز ژنتیکی پایین یا بالا داشتند، مشاهده نشد.
در گروه لیراگلوتاید، افرادی که امتیاز ژنتیکی پایینی داشتند، وزن بیشتری از دست دادند.
پاسخ به کاهش وزن برای لیراگلوتاید
نشان داده شده برای نمرات ژنتیکی بالا و پایین در مقایسه با دارونما

آکوستا میگوید: «ما فکر میکنیم که یک استعداد ژنتیکی قوی وجود دارد که نحوه غذا خوردن و زمان خوردن ما را توضیح میدهد» – و اینکه کدام داروی کاهش وزن ممکن است برای یک فرد خاص بهتر عمل کند. او میگوید انجام یک آزمایش ژنتیکی برای هدایت درمانهای چاقی میتواند «گفتگو را برای همیشه تغییر دهد». «شما این را امتحان نمیکنید چون یک تبلیغ یا آگهی تبلیغاتی در مورد آن دیدهاید… شما آن را امتحان خواهید کرد چون مطمئن هستید که این بهترین چیز برای زیستشناسی شماست.»
الیزابت سیرولی، مدیر تحقیقات شرکت آزمایش ژنتیک هلیکس در سن دیگو، میگوید اما ژنتیک تنها پیشبینیکننده پاسخهای دارویی نیست.
مانند مطالعه کلینیک مایو، سیرولی و همکارانش در هلیکس توانایی یک نمره ژنتیکی را برای پیشبینی پاسخ به یک داروی GLP-1 آزمایش کردند – این بار سماگلوتید، که با نامهای Ozempic و Wegovy فروخته میشود. نمره ژنتیکی هلیکس خطر چاقی را اندازهگیری میکند و هزاران نوع ژنتیکی را در بر میگیرد. سیرولی میگوید، اگرچه این امتیاز با احتمال کاهش وزن افراد با سماگلوتید همبستگی داشت، اما عوامل غیرژنتیکی نیز نقش بزرگی ایفا کردند.
به عنوان مثال، در مطالعه هلیکس، افرادی که مرد بودند، دیابت نوع ۲، فشار خون بالا، آپنه خواب یا بیماری کبد چرب غیرالکلی داشتند، نسبت به زنان یا افرادی که این مشکلات سلامتی را نداشتند، وزن کمتری با سماگلوتید از دست دادند. در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲، سطح بالاتر هموگلوبین A1c – سابقهای از سطح قند خون در طول دو تا سه ماه – با کاهش وزن کمتر مرتبط بود.
مطالعه مایو همچنین نشان داد که زنان تمایل دارند وزن بیشتری را با لیراگلوتید نسبت به مردان از دست بدهند. سن و وزن اولیه نیز پیشبینیکنندههایی بودند که چه کسی از داروهای آزمایششده سود میبرد.
سیرولی میگوید: “من تعجب میکنم که آیا در واقع این دارو در نوع خاصی از افراد بهتر عمل میکند، نه اینکه در واقع مربوط به تفاوتهای ژنتیکی باشد.”
فرانک میافزاید که مطالعه مایو کوچک بود و به نظر نمیرسید برخی از عوامل مخدوشکننده را در نظر گرفته باشد. او میگوید: «آمارها کمی متزلزل هستند.» ممکن است درست باشد که میزان غذایی که یک فرد برای احساس سیری نیاز دارد، میتواند پیشبینیکنندهی مهمی برای انتخاب داروی کاهش وزن باشد. «اما مطمئن نیستم که آیا امتیاز ژنتیکی به همان اندازه که میگویند معتبر است یا خیر.»
با این حال، برخی از بیماران در حال حاضر این آزمایش را برای کمک به انتخاب درمانهای چاقی امتحان میکنند.
آنا اولسن، اهل مینیاپولیس، میگوید: «من تقریباً در تمام عمرم اضافه وزن داشتهام.» او تقریباً هر تاکتیک کاهش وزن موجود در کتاب، از جمله داروهای GLP-1 را امتحان کرده است. اما او هرگز به انجام آزمایش ژنتیکی برای دیدن اینکه چه استراتژی بعدی را باید امتحان کند، فکر نکرده بود. اولسن میگوید: «شما هرگز واقعاً به آزمایش ژنتیکی فکر نمیکنید، زیرا همه فکر میکنند اگر اضافه وزن دارید، تقصیر خودتان است.» وقتی یک متخصص چاقی MyPhenome، آزمایشی که Phenomix Sciences از مایو مجوز دارد را توصیه کرد، اولسن کاملاً متقاعد شد.
این آزمایش نشان داد که اولسن امتیاز ژنتیکی بالایی دارد، چیزی که این شرکت آن را «مغز گرسنه» مینامد. او میگوید این منطقی است. «میتوانستم یک بشقاب جلویم باشد و آن را بخورم و احساس سیری کنم، اما مغزم همچنان به من میگفت که وقت غذا خوردن است.» در نتیجهی این آزمایش، پزشکش برایش فنترمین-توپیرامات تجویز کرد. اولسن میگوید: «حالا خیلی عجیب است. انگار مغزم برای اولین بار بعد از سالها ساکت شده است… میتوانم جلوی خودم را بگیرم که همه چیز نخورم چون میدانم سیر هستم.»
مترجم: مرتضی کوکبی
انتهای پیام/