دولت سیزدهم در حالی انتخاب وزرا و تعیین کابینه دولت را انجام می دهد که برای مسئولیت های وزارتی با چالش های بسیار سختی روبرو خواهد شد و بخش عمده آن میراث ناعهدی های مدیران ناکارآمدی است که دولت یازدهم و دوازدهم، اصرار بر توانایی ها و ماندن آنها داشت.

وزارت بهداشت با جمعیتی حدود ۴۸۰ هزار نفر در حال خدمت رسانی به بیش از ۸۵ میلیون نفر بوده که بیش از دو دهه از جدایی این وزارت با وزارت علوم می گذرد.

در اغلب دوران ها ارایه خدمت تناسبی با رشد جمعیتی کشور نداشته و عوامل متعدد از قبیل شرایط مناسب دریافتی در بخش خصوصی، مهاجرت و … موجب شد تا این وزارتخانه ای که در همه جای دنیا به عنوان خط مقدم مواجهه با بلایای طبیعی، حوادث و پاندمی های گوناگون گردد دچار بحران های درونی اعم از مدیریتی و بودجه ای گردد.

پافشاری در اجرای طرح ناقص الخلقه ی تحول سلامت موجب گردید تا بیش از پیش اهمیت این وزارتخانه ملموس گردد و این اهمیت تا حدی پیش رفت که تنها تیر در کمان دولت یازدهم فقط طرح تحول سلامت بود و بس، که البته با پروپاگاندای تبلیغاتی آن را بزک کرده تا بتوانند آن را مثمر ثمر جلوه دهند اما در باطن و نفس کار همان رنگ کردن گنجشک و فروش قناری بود.

این فشار و دور تسلسل باطل با عاقبت شومی نیز گره خورد، سونامی پاندمی کوید ۱۹٫

تازه اینجای کار وزارت بهداشت بود که بی برنامگی و عدم مدیریت صحیح در مهار کرونا ودر مقابل حضور پررنگ تر افرادی که صاحب ثروت و قدرت بوده و از آنها به عنوان وزرای در سایه وزارت بهداشت نام برده می شد بیشتر باعث دلسردی مردم ایران و حیرت جهانیان از این شیوه مدیریت شود اما بدنه عملیاتی و خط مقدم مواجهه با کرونا با وجود شیرزنان و دلیرمردانی که از جان خود گذشتند تا این شعله سرکش ویروس کرونا جان بیشتری را نگیرد.

مردمی که حق زندگی دارند اما با سوء مدیریت ها در بعضی از خانواده ها داغدار چندین نفر از دلبندانشان شدند.

از تاریخ اول اسفند ماه ۱۳۹۸ که اسب سرکش کرونا در شهرهای ایران جولان داد نشان از بی تدبیری و گرفتن امید از دل مردم در وزارتخانه ای که ماموریتش فراهم آوردن موجبات تأمین بهداشت و درمان کلیه افراد کشور از طریق تعمیم و گسترش خدمات بهداشتی، درمانی و آموزشی بود حتی از ماموریت اصلی اش نیز عقب ماند و پرسنل جان برکف شاهین ترازوی این سردرگمی را با رشادت و تلاش شبانه روزی همسنگ کردند.

وزرایی که آمدند و تلاششان به جای ارتقای کیفی و کمی این وزارتخانه، راضی کردن دوستان گرمابه و گلستان خود در انحصار واردات تجهیزات پزشکی تخصصی ، دارویی و … بود. حتی در زمان کرونا هم تلاششان در واردات انحصاری ملزومات و داروهای کرونایی تا آنجا پیش رفت که برخی از داروهای مثمر ثمر را نیز بی اثر جلوه دادند تا مبادا خدای ناکرده سود حاصل از انحصار دارویی شان کم شود.

به سالهای نه چندان دور برمی گردیم زمانی که حوزه معاونت دانشجویی و فرهنگی نتوانست آنچه که در شأن دانشجوهای علوم پزشکی بود آنها را سرو سامان دهد و  با حضور دکتر عباس مسجدی در کسوت معاون وزیر، کم کم اصول جای خود را به کج روی ها، بدخلقی ها و حیف میل ها داد و منشاء رسیدن به آرامش نسبی در بین دانشجویان و سوق دادن ذهنشان به تحصیل و به طبع آن پیشرفت کمی و کیفی در زمینه دانشجویی و فرهنگی را موجب گردید.

دکتر عباس مسجدی نشان داد که علی رغم جوان بودن مدیری است که اصول را فدای دوستی ها و ملاحظات سیاسی و سیاسی کاری نکرده و شاید بتوان آن دوران را جزو طلائی ترین دورانها در عرصه دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت دانست.

مردمی بودن نشانه دیگری بود که در وجود وی با ابلاغ رییس کارگروه کنترل عوامل اجتماعی و روانشناختی ستاد مقابله با کرونای تهران تبلور پیدا کرد و این کارگروه توانست با تعیین خط مشی های علمی و تجربی بتواند با بکارگیری رسانه ها نسبت به آگاه کردن جامعه در آسب های ناشی از این بیماری اقدامات خوبی را به سرانجام برساند.

ضدفساد بودن دکتر مسجدی در همه پست های مدیریتی وی جزو اصولی بود که همیشه به آن معتقد بود خواه این مسولیت در کسوت معاون وزارت بهداشت باشد یا رئیس پزشکی قانونی کشور که با این اقدامات، جمله معروف یک دست صدا ندارد را باز ترجمه کرد، چیزی که مردم ما به آن نیاز دارند، چیزی که وزارت خانه ها و سازمان های دولتی به آن نیازدارد همین ضدفسادبودن و با قدرت مقابل مدیرانی که چپاول کردند نیاز امروز جامعه است.

تعارض منافع هم اصلی است که اگر کم اهمیت تر از موارد دیگر نباشد بی شک یکی از ستون های مبارزه با فساد است چرا که وزیری خواهد بود که وامدار هیچ شرکت تجهیزاتی و دارویی نبوده  و نفعش در سود رسانی به ملتی باشد که لیاقتشان بالاتر از این شرایط کنونی است.

نماد تغییر یکی دیگر از خصوصیت های ذاتی وی بوده که پیشرفت کمی و کیفی حوزه دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت، سازمان پزشکی قانونی و هر جایی را که مسئولیت داشت توانست تغییر مثبتی را ایجاد کند و دوبار به عنوان مدیر نمونه کشوری توانست عیار واقعی خود را به جامعه مدیریت کشور بشناساند.

انقلابی بودن ایشان و عدم دلبستگی به کشور دومی که اغلب مدیران در دولتهای اخیر به جهت به خطر افتادن گرین کارت و یا حق شهروندی کشور ثالث از خیلی از کارهایی که میشد انجام داد اما به لحاظ همین ملاحظات انجام ندادند اما وی با علاقه به خدمت در کشوری که بابت حفظ آن خون ها ریخته شد و خون دلها خورده شد. واژه انقلابی بودن که در فرمایشات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای به وضوح با خصایص خاص برشماردند: «برای انقلابی بودن شاخص هایی وجود دارد. من پنج شاخص را ذکر می کنم. البته بیش از این ها می شود خصوصیاتی را گفت، لکن من فعلاً پنج شاخص برای انقلابی گری ذکر می کنم که ما باید سعی کنیم در خودمان این پنج شاخص را ایجاد کنیم و حفظ کنیم، هرجا هستیم، شاخص اوّل، پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب؛ شاخص دوّم، هدف‌گیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها که آرمان های انقلاب و اهداف بلند انقلاب را در نظر بگیریم و همّت برای رسیدن به آنها داشته باشیم؛ شاخص سوّم، پایبندی به استقلال همه‌جانبه‌ کشور، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی -که مهم‌تر از همه است- و استقلال امنیّتی؛ شاخص چهارم، حساسیت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه‌ دشمن و عدم تبعیت از او، که البته باید دشمن را شناخت، نقشه‌ او را فهمید و از تبعیّت دشمن سر باز زد -عرض کردیم که قرآن این عدم تبعیّت را «جهاد کبیر» نام نهاده است؛ من این چند وقت دو سه بار دراین‌باره صحبت کردم- شاخص پنجم، تقوای دینی و سیاسی که این بسیار مهم است. این پنج شاخص اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعاً انقلابی است.

با تجربه مدیریتی چند ساله و تدریس در کسوت علمی دانشیاری تا مسئولیتهای وزارت بهداشت و عضویت در فرهنگستان و … از دکتر مسجدی آرانی فردی ساخت تا شناخت کاملی نسبت به کانون های قدرت در سایه و رانت های دارویی و تجهیزات پزشکی که سود بادآورده شان در گرو بیماری مردم بود را پیدا کند و این فرصت به عنوان نفر اول سکانداری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موجب خواهد شد تا تهدید این مدیران خنثی شده و نبض کار را ازدستشان خارج نماید و برای همیشه وزارت بهداشت را در مقابل حضور شبکه های مافیایی و رانت مدیران واکسینه نماید و به همین دلایل ذکر شده از نظر مدیران ناکارآمدی که در بدنه وزارت بهداشت رسوخ و شرایط را دست گرفته اند گزینه مناسبی برای وزارت بهداشت نیست و این کانون های قدرت در سایه تلاش می کنند تا چنین افرادی در دولت سیزدهم بر مسند های وزارتی و مسئولیتی ننشیند غافل از اینکه خداوند در قرآن می فرماید: وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا. و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است (آیه ۸۱ سوره الاسرا) . ان شالله